<<مقـدمه مقاله بررسی رابطه هوش شناختی و هوش هیجانی>>
هوش[۱] چیست؟ همان استعداد است؟ قوه ابتکار است؟ قدرت یادگیری است؟ تعریفهای متنوعی از هوش شده است. در واقع در تعریف واژه هوش اتفاق نظر میان روانشناسان وجود ندارد و برای تعریف آن از ویژگی هایش استفاده میشود هنگامی که هوش مورد مطالعه قرار میگیرد خود هوش نیست بلکه رفتار یا عملکرد هوشمندانه است. در مفهوم هوش استعداد فکری بنیادینی وجود دارد این استعداد فکری توان داوری است و میتوان آن را « حس خوب » « حس علمی» و استعداد فکری فرد برای تطبیق با محیط نامید. بنابراین خوب داوری کردن، خوب درک کردن و خوب استدلال کردن فعالیتهای اساسی هوش اند. همان طور که ملاحظه میشود تعریف هوش به اندازه کافی روشن نیست بدیهی است که سمت بخشی دقیق آن نیز به آسانی میسر نخواهد بود.
آزمونهای متنوعی برای سنجش هوش شناختی۱ ابداع شده است که هر کدام نقاط مثبت و منفی مخصوص به خود دارند. آن چه در این راستا مشخص است این است که هوش شناختی که به طور صنعتی با هوش بهر مشخص میشود میکوشد بی آن که به سایر جنبههای شخصیت و رفتار توجه کافی داشته باشد استعداد افراد را برای درک یادگیری یا داوری تفکر منطقی حل مسایل و امثال آن مورد ارزشیابی قرار دهد. به سخن دیگر نباید تنها به تشخیص حدود تواناییها یا ناتواناییها با ناتوانیهای شناختی افراد اکتفا شود بلکه لازم است برآورد قابل قبولی نیز از حدود تواناییها یا ناتواناییهای اجتماعی وی داشته باشیم تا بتوانیم به گونهای قابل قبول جای او را روی پیوستاری از کمترین میزان توانشی ذهنی تا بالاترین آن مشخص کنیم. هوش هیجانی۱ آن بعدی از توانمندیهای فرد را اندازه میگیرد که در آزمونهای هوش شناختی قابل ارزیابی نیست.
هوش غیرشناختی ابعاد شخصی هیجانی اجتماعی و حیاتی هوش را که اغلب بیشتر از جنبههای شناختی آن در عملکردهای روزانه مؤثرند مخاطب قرار میدهد هوش هیجانی با توانایی درک خود و دیگران، خودشناسی و دیگرشناسی، ارتباط با مردم و سازگاری فرد با محیط پیرامون خویش پیوند دارد. پیتر سالوی۲ ضمن اختراع اصطلاح سواد هیجانی به پنج حیطه در این مورد اشاره میکند.
۱- شناخت حالات هیجانی خویش: یعنی خودآگاهی.
۲- اداره کردن هیجان ها: یعنی مدیریت هیجانها به روش مناسب.
۳- خودانگیزی: یعنی کنترل تکانشها تأخیر در ارضای خواستهها و توان قرار گرفتن در یک وضعیت روانی مطلوب.
۴- تشخیص دادن وضع هیجانی دیگران، همدلی.
۵- برقراری رابطه با دیگران (سید احمد جلالی).
بر اساس مطالعات دانیل گلمن۱ در بهترین شرایط همبستگی اندک بین هوش شناختی و برخی از ابعاد هوش هیجانی وجود دارد. وی اظهار میدارد که هوش شناختی تنها ۲۰ درصد از موفقیتها را باعث میشود و ۸۰ درصد از موفقیتها به عوامل دیگر وابسته است و سرنوشت افراد در بسیاری از موقعیتها در گرو مهارت هایی است که افراد با ضریب هوش بالا و همچنین موفقیت غیرمنتظره افراد دارای هوش متوسط را تعیین میکند. یعنی افرادی با داشتن هوش شناختی متوسط و هوش هیجانی بالا خیلی موفق تر از کسانی هستند که هوش شناختی بالا و هوش هیجانی پایین دارند.
نظرات شما عزیزان:
برچسبها: هوش هیجانی، هوش شناختی، هوش شناختی ریون,بررسی رابطه هوش شناختی و هوش هيجانی, تحقیق بررسی رابطه هوش شناختی و هوش هيجانی, تحقیق در مورد بررسی رابطه هوش شناختی و هوش هيجانی, دانلود مقاله بررسی رابطه هوش شناختی و هوش هيجانی, رابطه هوش شناختی و هوش هيجانی, عوامل مؤثـر در هوش هیجانی, مقاله بررسی رابطه هوش شناختی و هوش هيجانی, مقاله در مورد بررسی رابطه هوش شناختی و هوش هيجانی, هـوش هیجانی و ارتباط آن با هـوش شناختی, هوش, هوش شناختی, هوش هيجانی, وراثت یا محیط در هـوش شناختی, وراثت یا محیط در هـوش هیجانی